۱۳۹۱ بهمن ۱۰, سه‌شنبه

استقبال گرم و پرشور هزاران نفر از بهنام ابراهيم زاده



بهنام ابراهيم زاده اخيرا بدليل بيماري فرزندش نيما ابراهيم زاده چند روز مرخصي گرفت و به ملاقات فرزند بيمارش در بيمارستان محک تهران رفت. حکومت اسلامي از ترس اينکه استقبال گرمي در مقابل در زندان از بهنام بشود٬ آزاد کردن او را از صبح به عصر انداخت. عصر هنگاميکه او را صدا کردند و اعلام کردند که ميتواند به مرخصي برود٬ بدون پول و امکانات و بدون خبر خانواده دروازه زندان باز شد و بهنام ابراهيم زاده اين فعال شناخته شده و خوشنام کارگري از در زندان بيرون آمد. دوستان بهنام ميگويند به محض بيرون آمدن و نگهداشتن اولين تاکسي راننده تاکسي او را شناخته و استقبال گرمي از او ميکند. اين راننده شريف نه فقط پولي از او نميگيرد٬ بلکه چون مي بيند بدون پول رهايش کرده اند مبلغي کمک مالي هم  ميکند که بهنام خودش را به آدرس مورد نظرش برساند.

اولين اقدام بهنام اين بود که خود را به بيمارستان محک برساند که فرزندش نيما در آنجا بستري بود. به ديدار فرزند بيمارش در بيمارستان محک رفت. در اين ديدار از استقبال گرم کارکنان٬ پرستاران و پزشکان بيمارستان بسيار دلگرم ميشود و مي بيند که همه قلبي بسيار مهربان دارند. بهنام در جريان ملاقات با فرزندش متوجه ميشود که پرسنل بيمارستان نهايت دلسوزي و مهرباني را در حق پسرش انجام داده اند. دوستان و خانواده اش به او گزارش ميدهند که پرسنل بيمارستان با تلاش شبانه روزي و با قلبهاي مهربانشان در اين مدت براي فرزند بيمار اين کارگر زنداني که جرمش دفاع از حقوق کارگران و کودکان است نهايت تلاش و دلسوزي خود را نشان داده اند.

بهنام و تعدادي از دوستان او که توانسته بودند خود را در اين لحظات به بيمارستان برسانند ضمن اينکه همديگر را بغل ميکردند همه اشک ميريختند. بهنام با تشکر از پرسنل بيمارستان از اين همه انسانيت و دلسوزي آنها به شوق آمده بود. فرزند بهنام نيما به بيماري سرطان خون مبتلا است و حضور پدرش در کنار او بسيار ضروري بود. اين اتفاق که روزي در زندان باز بشود و بهنام بتواند فرزند عزيزش را بغل کند فقط با تلاش فعالين کارگري و همبنديهاي بهنام و همه انسانهاي آزاديخواه و سازمانهاي مدافع حقوق کارگري ميسر شد. پزشکان بيمارستان در ملاقات با بهنام با او حرف زده و ميگويند براي بهبود حال نيما و بري اينکه نيما از اين بدتر نشود٬ بايد بهنام نزد فرزندش باشد و بدن نحيف نيما استرس و اضطراب بيشتر را تحمل نميکند. دوري بهنام از نيماي عزيز ميتواند بدن نحيف او را بيشتر از اين در معرض خطر قرار دهد.
بهنام در روستاي محل زندگيش در نزديک اشنويه (يکي از شهرهاي کردستان) از طرف هزاران نفر مورد استقبال گرم قرار ميگيرد.  در تهران جمع هاي زيادي از تشکل هاي کارگري فعالين مدافع حقوق کودکان و مردم به محض شنيدن خبر مرخصي بهنام از زندان به ديدار اين فعال کارگري رفته و از او حمايت و پشتيباني کرده اند.

اکنون که بهنام در مرخصي است روزانه صدها نفر به ديدن او ميروند و جامعه و مردم او را همچون قهرمان روي دست بلند کرده و به اين فعال کارگري اداي احترام ميکنند. اداي احترام به مادر نيما ابراهيم زاده  زبيده حاجي زاده که همچون کوه استوار بوده و در اين شرايط سخت٬ بار همه مشکلات را به دوش کشيده و از حقوق کارگران و کودکان دفاع کرده و همراه فرزند بيمارش نيما بوده٬ بسيار گسترده است.

کميته کردستان حزب کمونيست کارگري ايران ضمن ابراز خوشحالي از ديدار بهنام با نيما فرزندش و زبيده حاجي زاده همسرش و همه بستگان و دوستان اين فعال کارگري به بهنام ابراهيم زاده و همه کسانيکه او را حمايت و همراهي کرده اند درود ميفرستد. ما هم بهمراه مردم به مقاومت و استواري زبيده حاجي زاده  اداي احترام کرده و ضمن تبريک به همه اين عزيزان که از ديدار همديگر خوشحال شده اند٬ همچنان نگران نيماي عزيز هستيم و از همه انسانهاي آزاديخواه٬ تشکلهاي کارگري و سازمانهاي مدافع حقوق کودکان و کارگران ميخواهيم تلاش کنند که بهنام در کنار فرزند بيمارش بماند و اجازه ندهند که اين فعال مدافع حقوق کودکان و کارگران را دوباره به زندان برگردانند. ما از همه مردم دعوت ميکنيم که براي آزادي بهنام تلاش بيشتري بکنند و کمک کنند تا او در کنار فرزند بيمارش باشد و در اين روزهاي سخت فرزندش از حضور پدرش در کنار او محروم نشود.
کميته کردستان حزب کمونيست کارگري ايران
۲۹ ژانویه ۲۰۱۳ - ۱۰ بهمن ۱۳۹۱

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر